مثل آنکه شـــــــــــاهرگ احســـــــاسم را زده باشـــــــــی…
بنــــــــــد نمی آید
دوســــــــــــــت داشتــــــــــنت…
در عشق تو از بس که خروش آوردیم
دریای سپهر را به جوش آوردیم
چون با تو خروش و جوش ما درنگرفت
رفتیم و زبانهای خموش آوردیم
یه وقتایى حس آخرین بیسکوئیت مونده تو بسته ساقه طلایی
رو دارم!